بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۳۰۹ (حواس)

این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید.

9.  تکثیر مشابه هم نمی­تواند راه مناسبی برای بقا باشد. جهش بعدی در تکامل به وجود آمدن قدرت تشخیص پدیده­های مفید و مضر است. باید این نکته را هم بپذیریم که در اکثر جانوران (انسان هم جزوشان است) واکنش اولیه عمدتاً پدیده­ی جدید را خطرناک می­خواند. بنابراین می­توان خطر را پر رنگ­تر از امنیت دانست. می­توان گفت ما در شرایط ناپایدار به سر می­بریم و برای رسیدن به پایداری تلاش می­کنیم و زندگی چیزی غیرِ این تلاش نیست.

حواس برای ردیابی (به­ترین واژه­­یی که برای detection به ذهن­م رسید) خطرها به وجود آمدند: چشم برای دیدن (دریافت امواج نوری)، گوش برای شنیدن (دریافت امواج مکانیکی صوت)، بینی برای دریافت بو، زبان برای چشیدن و پوست برای سنجیدن خصوصیات فیزیکی­یی که با تماس به دست می­آیند.

حواس پدیده­هایی را که باعث بقای بیش­تر می­شوند هم، شناسایی می­کنند.

پ.ن. این حواس در تمام موجودات زنده به صورت یک­جا وجود ندارد.

پ.ن.2. هر چه توانایی افراد در تفکر و ارزیابی بیش­تر باشد، احساس اولیه­ی تهدید شکل اصلاح شده­تر و آگاهانه­تری می­گیرد و حتی ممکن است تا حد زیادی حذف شود. بعداْ درباره ش صحبت خواهیم کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد