این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید.
13. در نوشتهی قبل دربارهی قیاس صحبت کردیم، در این نوشته دربارهی پیچیدگیهای مقایسه بحث میکنیم که ناشی از پیچیدگیهای ذهن است. مسیری را که مغز برای رسیدن به اطلاعات ذخیره شده (که در زمان تغییر میکنند) طی میکند، هنوز به طور کامل برای بشر شناخته شده نیست. به عنوان مثال زمانی که به درختی میگوییم زیبا و به درختی زشت اطلاق میکنیم، بسیاری از عوامل دست به دست هم میدهند تا این صفات بیان شود که بعضی از آنها را خود فرد هم نمیتواند ردیابی کند. به عنوان مثال شاید درخت زیبا مانند همان درختی بوده که در بچهگی فرد تابی به آن آویزان کرده، یا درخت زشت، شبیه همان درختی بوده که لانهی زنبور داشته و زنبوری نیشش زده. هر چند که نمیتوان گفت هر عاملی که در گذشته اتفاق میافتد در زندگی فرد تاثیر مستقیم دارد (به میزان فراموشی و رفتن به لایههای زیرین مغز بستگی دارد) اما نمیتوان گفت که بیتاثیر است. واضحترین مثالی که سینما به آن پرداخته در فیلم همشهری کین است، "Rosebud" سورتمهیی که چارلز فاستر کین در کودکی از دست میدهد و تمام عمر حتی با وجود ثروت و قدرت فراوان حسرتش را میخورد یا در رمان برادران کارامازوف نور موربی که از پنجره به داخل اتاق میتابد و داستایوسکی میگوید تنها یک خاطرهی خوب میتواند باعث رستگاری انسان شود.
به عنوان مثال کودکی که دستش سوخته با دیدن هر چیز قرمز درخشان ممکن است بگوید آتیش، در این حالت مقایسه تنها در یک بعد صورت میگیرد و درست هم هست، در یک بعد آتش و جسم سرخ درخشان مانند هم هستند، زمانی مقایسه را نادرست میدانیم که انتظار ابعاد بیشتری را برای مقایسه داشته باشیم و معیارمان فرق کند، مانند مثالی که دربارهی قاشق و لیوان دیدیم: اگر تنها معیار حمل مایع باشد، این دو به هم شبیهند. فرض کنید با دوستتان در خیابان راه میروید و فردی را میبینید، شما میگویید چقدر شبیه فلانی است. دوستتان میگوید اصلاً شبیه نیست و شما میگویید حالت لبش را میگویم. دوستتان میگوید آره حالت لبش شبیه است ولی چشم و ابروش شبیه نیست.
در فیلم جویندگان طلا، زمانی که همسفر چارلی او را به شکل مرغ میبیند، نیاز اول او گرسنگی است و آنقدر پررنگ است که به سایر ابعاد توجه نمیکند یا در داستان بقال و طوطی درد و ناراحتی طوطی آنقدر زیاد است که میخواهد با یک نفر آن را تقسیم کند و تنها کسی که مییابد جولقی است که سر برهنه رد میشد و مانند او تاس بود. در واقع معیار قیاس شدیداً به حالت ذهنی، تجربیات و معیار و بعد و نحوهی مقایسه بستگی دارد. در نظر گرفتن تمام این مسائل با هم شرایط را پیچیده میکند چون این عوامل مستقل از هم نیستند و روی هم تاثیر میگذارند و در زمان هم تغییر میکنند اما میتوان گفت که فرد در مواجهه با پدیدهها دربارهشان قضاوت میکند چون نیاز دارد بداند بقاش را تامین میکنند یا به خطر میاندازند و این قضاوت با مقایسه همراه است.
سلام بعد یه تاخیر طولانی شرمنده
وااااای چقد اینجا عوض شده
مثه یه م م م ؟؟؟ بعدا میگم
ولی هم آهنگ قشنگه
هم دارم بیشتر یاد میگیرم
خوب دیگه باید برم خدافظ