نوشته ۳۱۱ (مقایسه ۲)

این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید.

11. هر چند که مقایسه یکی از مهم­ترین کارهایی­ست که مغز برای پردازش انجام می­دهد اما نسبت دادن­ش به تمام اعمال مغز نوعی ساده سازی دور کننده از واقعیت را به دنبال دارد. در این بخش درباره­ی مقایسه بحث خواهیم کرد. فرض کنید تنها آدم روی زمین هستید (هیچ معیار دیگری غیر خودتان وجود ندارد) و ازتان خواسته می­شود که دو پدیده را مثل قاشق و لیوان با هم مقایسه کنید. شاید در ابتدا بگویید که قاشق، قاشق است و لیوان، لیوان و نمی­شود این دو را با هم مقایسه کرد؛ اما اگر از این حد باهوش­تر باشید خواهید گفت: از چه جهت؟


نکته­ی مهمی که در این سوال وجود دارد تقلیل ابعاد از n به یک است. هیچ وقت نمی­توانیم دو پدیده را در چند بعد مقایسه کنیم مگر این که آن­ها را با شرطی به یک بعد تبدیل کنیم. اگر شما دو دانش­آموز را از لحاظ درسی مقایسه کنید، یا باید این کار را درس به درس انجام دهید یا بر اساس معدل که یک عدد را در اختیارتان قرار می­دهد (معدل روش تبدیل بردار نمرات دانش­آموز به یک مقدار ]عدد[ است). اگر شما بخواهید بین دو پیراهن یکی را انتخاب کنید یا یک معیار مهم دارید که عامل اصلی است مثل جنس، طرح، رنگ یا قیمت، یا ترکیبی از این­ها مد نظرتان است که ذهن یک جور برآیند می­گیرد و در نهایت یکی را انتخاب می­کنید. برآیند ذهن به شدت به عوامل بیرونی و درونی بستگی دارد و همین روند تحلیل را پیچیده می­کند. به عنوان مثال زمانی که پول دارید و دغدغه­ی قیمت ندارید؛ پارامتر قیمت، وزن کم­تری پیدا می­کند و یا به تناسب حالت روحی، رنگ­های مورد علاقه می­توانند تغییر کنند و تاثیر بگذارند. مد عامل بیرونی است که در انتخاب لباس تاثیر می­گذارد. در مورد قاشق و لیوان اگر بگویم حمل مایع، می­توانید بگویید لیوان وسیله­ی به­تری برای حمل مایع است، چون حجم بیش­تری را حمل می­کند، امنیت­ش هم بیش­تر است. ممکن است سختی جنس مورد مقایسه قرار بگیرد یا هر پارامتر دیگر. در این حالت رویکرد ما به مقایسه کاملاً مشخص است. در بخش بعد درباره­ی مقایسه بیش­تر بحث خواهیم کرد و این موضوع را گسترش می­دهیم.

پ.ن. قبلاً در نوشته­ای اشاره کرده بودم به این نکته که اعداد مختلط در دو بعد تعریف می­شوند و اعداد حقیقی در یک بعد. اعداد حقیقی را می­توان با هم مقایسه کرد ولی اعداد مختلط را نه.

پ.ن.2. اول می­خواستم مسئله­یی را در این پی­نوشت مطرح کنم ولی سبک سنگین­ش که کردم بدون ارائه feedbackش را گرفتم و منصرف شدم. این نوشته را هم برای شازده خانوم گذاشتم که به­ش گفته بودم قرار است موضوعی را مطرح کنم، شازده خانوم بی خیال­ش.