نوشته 376 (سال نو در بلاد غریب)


1. عید شده. این جا هم یک خورده باد می وزد و احساس رقیقی از عید در ما به وجود می آید. به جز این دانشگاه می روم. روز اول هم یک خورده آجیل خوردم.


2. باید برج های دو قلو را در عید ببینی. مثل پاساژ ونک است. ایرانی ها به هم برخورد می کنند بس که زیادند. این قدر دلار آورده ند که قیمت دلار تقریباً 10% آمده پایین. دود دورو دود ایران.


3. این وسط، جالب ش زن های چادری است که سرشان سیصد و شصت درجه می چرخد؛ عین هو فانوس دریایی. این جا هم مثل ایران زیر لب پچ پچ می کنند و لابد زیر چادر دست راست شان را به پشت دست چپ می زنند.


4. وقتی عرب ها به مالزی سرازیر می شوند و به اصطلاح عیدشان است که هیچ نشانی از تغییر در سال شان نیست و در خودشان، همین مالای های مسلمان با دیدن زن هاشان می گویند Penguin's Day!


5. سال نو همه با تاخیر چند روزه، مبارک. تا سیزده برای دید و بازدید وقت هست.


6. مطلبی که تازه خواندم و ربطی به عید ندارد و حسابی ذوق زده م کرد در wikkipedia بود درباره ی عبارت های جبری. دلیل این که از x به عنوان نماد مجهول استفاده می کنیم این است که خوارزمی در کتاب جبر و مقابله به جای مجهول از کلمه ی شئی استفاده کرده (کتاب جبر و مقابله اساس جبر است اما نقص بزرگی که دارد این است که خوارزمی برای حل مسائل از روش تشریحی استفاده کرده و اصلاً به نماد فکر نکرده که این کار در اروپا انجام شد) در زبان اسپانیایی شئی را xei نوشتند و حرف اول این کلمه به عنوان نماد مجهول انتخاب شده. دلیل هیجان زده شدن م این بود که فکر می کردم چون x، y و z حروفی هستند که کاربرد کمتری دارند به عنوان مجهول انتخاب شده ند. مثلاً t می تواند نماد گرما یا زمان باشد، یا حروف دیگر.


7. بس است دیگر. خداحافظ.


8. به دلیل اعتراض به کامنت های تبلیغاتی که ملاحظه می کنید، سیستم تایید نظرات فعال می شود و هر گونه کامنت تبلیغاتی حذف خواهد شد. این دو تا برای نمونه همین جا خواهند ماند.