دارم به شق القمر و کن فیکن و زمان فکر می کنم. الان تو ذهن م تصویر خیس یک پیاده روی طولانی و جای پایی ست که باید پاک شود.
دیگر کاملاْ و با تمام نیروهای ادراکی معنی مرگ زمان را فهمیده م.