بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۱۷۵ (یک شئی با یک خورده احساس)

بس کن دیگر... این بازی را بگذار کنار بقیه بازی ها. وقتی گاومان تخم می گذارد وقت این حرف هاست پیرمرد؟ که بگویی ما هم بچه بودیم می دویدیم ها. سنگ پرت می کردیم.

چند وقتی ست قضیه برادر و استخوان دارد توی سرم می چرخد. دنیا می گویی چه غلطی بکنم؟