بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۹۷ (رسیدن تیر به مغز)

هر چقدر فکر می کنم کدام دوست بود، یادم نمی آید.

هر چقدر فکر می کنم ............

نظرات 2 + ارسال نظر
گواش یکشنبه 16 اردیبهشت 1386 ساعت 10:51 ب.ظ

ببین یه چیزی بگم؟ من .... خل این جور نوشته‌هام. چه خوندنشون و چه نوشتنشون... اصولن بقیه فک می‌کنن ما خیلی چیز حالیمونه که این‌جوری بی سر و ته می‌نویسیم... و البته کلی چیز هم حالیمونه‌ها... دلم تنگ شده بود واسه اینجا.

[ بدون نام ] دوشنبه 17 اردیبهشت 1386 ساعت 09:10 ق.ظ

من بورم ۰قرار نمایشگاه کتاب یادمه ولی تنها نمیام۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد