آرزوها هم با انسان ها پیر می شوند و از کار افتاده، دیگر توانایی برانگیختن ندارند و به صورت مجسمه هایی ابدی جزیی از وجود انسان را نشان می دهند.
نوستالژی کم کم تراژدی می شود، تراژدی تلاش و نتوانستن، اولیس به طرف جزیره یی می رود که همه ساکنانش زن هستند و متقاعدشان می کند آن جا بماند. زنان تنش را ماساژ می دهند و براش شراب می آورند و پرده ی سینما، و آن وقت با فیلم های هالیوود و موسیقی پاپ حالش را جا می آورند.
سلام؛ در مورد پست قبلیت؛ فکر کنم آمار اشتباهه. چون مردم ایران از لحاظ بهره هوشی رتبه سوم را جهان دارند. اول سوئدیها هستند.
به همون سایتی که لینک کردم برو.
چه جالب(۱): من میخواستم همین فونتی که نوشتهی ۱۲۲ را نوشتهای را بهت توصیه کنم.برای نوشتههای جدّی خیلی خوب است. نمی دانم از این فونتTahomaیعنی همین که الآن دارم با آن مینویسم چرا اینقدر بدم میآید!فکر کنم بهخاطر مطالب مزخرفی است که در اینترنت با این فونت خواندهام!
چه جالب(۲):پس تو هم شروع کردی به ور رفتن با قالب وبلاگ و محتویاتش و از این کارها؟ آنهم درست موقعی که این جانب مشغول کشفیّاتی عظیم در این زمینه هستم؟ به این می گویند(توارد وبی)!
چه جالب(۳):چند روزی بود که داشتم فکر میکردم چه خوب که کسی نیست از ما برای این بازیها دعوت کنه وگرنه عزا میگرفتم که چه بنویسم که ناگهان....
خوب، دو سه تا مطلب مهم دارم که بنویسم بعد هم فقط به خاطر نوید عزیز که اوّلین وبنویسی بود که در وبلاگم نظر داد، هم مطلب تأثیرگذاری را مینویسم هم شکل و شمایل وبلاگم را قلقلکی میدم که فکر نکنی فقط خودت بلدی!
نوید عزیز با حرفت صد در صد موافقم ! ببین من منظورم دقیقا همین وبلاگه ! و گرنه من وبلاگی دارم که توش در مورد کتاب و فیلم صحبت میشه و اینطوری هم فکاهی نیست ...همینطور یک وبلاگ دیگه درش یه ادم عادی هستم که دوست دارم به مطالبی که مینویسم یه نگاه جدی بشه ! اینجا در حقیقت یک زنگ تفریح هست که کم هم توش مطالب مهم نگفتم !! گاهی درسهای رو در قالب طنز نوشتم که خیلی هم مهم بوده و مخاطب داشته ... بعد هم این من نیستم که دنبال مخاطب میرم ...وبلاگها ی دیگه من روزی ۱۰یا ۲۰ تا باز دید کننده دارن !! مردم خودشون اینو میپسندن ! من هم سعی کردم هر طوری شده یه حرفی بزنم گاهی با زیر نویس گاهی با یه اشاره یا کنایه !! این دیگه به خواننده من برمیگرده که چی ببینه !!