بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۱۳۸ (هندسه غیر فراکتالی)

وقتی توی آینه خودش را دید پدرش را یاد آورد.

اصلاً شبیه نبودند.

داشت دیرش می شد و فرصت فکر کردن نداشت.

باید پسر بزرگش را می برد مدرسه که بعد به ش بگوید تو بی سوادی و فسیل شدی

باید پسر کوچک ترش را که می خواست پادشاه بشود می برد مهد کودک که چند سال بعد به او بگوید می خواهد هتل دار بشود.

باید برای پسر سومشان که سونوگرافی مشخص کرده بود لباس می خرید که زنش سرِ زا بمیرد.

نظرات 3 + ارسال نظر
Someone یکشنبه 27 خرداد 1386 ساعت 01:49 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

دلم براش سوخت .....
وفقباشی
به روز هستم

فاطمه یکشنبه 27 خرداد 1386 ساعت 04:55 ب.ظ http://dey.blogsky.com


نگرفتم
آخه می دونی من دیر گیرم !

الاخون دوشنبه 28 خرداد 1386 ساعت 11:44 ق.ظ

خوب بعضیا سخت می گیرن دست خودشون نیست دنیا یه کم بهشون سخت گرفته باید یکی اب سرد بریزه رو سرشون تا بیدار بشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد