بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۱۷۸ (کششی که در شعر سر می کشد)

این شعر سه سال پیش م است:

 

پیچ و تاب مو

   در کمر کوه

   که قد راست کنی شقیقه­ت تب آلودی اسمان را تاب نیاورد

و شره­های عرق از گیسوان­ش تا گندم­گون دامنه

در تخمیر و تخدیر

           شعفناک می­خواندت

 

 

مست سه هفت ساله برخاسته­م

     باید بروم

                تا تپه­های زن

                        دره­های مرگ

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ری را چهارشنبه 3 مرداد 1386 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.rirayeheshgh.blogsky.com








سلام

دوست عزیز وبلاگ نویسم خسته نباشید...واقعا وبلاگ زیبا و نوشته های جالبی دارید از این رو خوشحال میشم به کلبه ی محقر و کوچک منم یه سری بزنید و من رو هم با حضورتون خوشحال و مستفید کنید.با تبادل لینک موافقی؟

بای

م ی ث م پنج‌شنبه 4 مرداد 1386 ساعت 12:05 ق.ظ http://mrblue.blogsky.com

سلام . خوبه که شعر میگی اونم از نوع نوش !
شاید بعد از اینکه مردی معروف شدی !
میتونی امیدوار باشی که اون موقع تو قسمت هنرمندان خاک سپاری بشی !
با تبادل لینک موافقی ؟

راست ش من ترجیح می دم لینک زیاد نداشته باشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد