بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۴۰ (آب را ندیدن و آبی را دیدن)

 

ساعت ها قلقلک ت می دهد. با موهات بازی می کند. دست می کشد روی صورت ت و بعد سینه هات. یک هو انگار چیزی یادش آمده باشد یا جایی کار داشته باشد، می گذارد می رود.

 

نظرات 4 + ارسال نظر
الاخون پنج‌شنبه 13 دی 1386 ساعت 02:22 ب.ظ

یادآوری غفلتی که نباید اتفاق بیافته یا تکرار بشه.

سلام همسایه‌ها پنج‌شنبه 13 دی 1386 ساعت 08:14 ب.ظ http://rezatehranii.persianblog.ir

سلام دوست من.به نظر من بخش معرفی کتابت خوب بود.ادامه بده.برای شنبه لینکت می‌کنم

مهربانو شنبه 15 دی 1386 ساعت 12:48 ق.ظ http://baran-bahari52.blogfa.com

نه بهع اون نوازش واحساس ..نه به اون گذاشتن ورفتن ..یهو جا خوردم

الهه سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 12:54 ب.ظ

مو . نوازش و صورت و یه شونه ی کوچولو
بابابزرگم خیلی ماه بود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد