1. آیین چیست؟ زمانی که میگوییم آیین باستانی نوروز، آیین دیونیزوس و آیینهای دیگر چه ویژگیهای مشترکی دارند که همه را با یک عبارت تعریف میکنیم. اولین ویژگی شاید این باشد که همهشان مجموعهیی از کنشها هستند اما صرفاً این ویژگی جامع و مانع نیست. دومین ویژگی که شاید آیین را تا حدی واضحتر بنمایاند این است که بر پایهی اعتقاداتی شکل گرفتهند که در جامعهیی وجود داشته. با این حال کارکرد آیین هنوز در این تعریف گنجانده نشده. در آخرین بخش میتوانیم بگوییم که زبان ارتباط انسان و طبیعت (فیزیک و متافیزیک) میباشند.
2. طبق تعریف بالا، آیینها یکجور زبان هستند و از طرف دیگر زبانی جمعی (قبیله، روستا، امت، ملت و ...). در این زبان از نشانههایی استفاده میشود که خاصیت نمادین دارند و به وجود آورندگان آیینها چنین قراردادهایی (و به دنبالش نمادهایی) را وضع کردهند. از دید به وجود آورندگان این آیینها هر حرکتی نمادی از یک بخش رابطه است. خانهتکانی، قاشقزنی، چهارشنبهسوری، سفرهی هفتسین، عیدی دادن، دید و بازدید و سیزدهبهدر و .....
3. از آنجا که آیین زبان جمعیست برای همه و به نسبت اعتقاد محترم تا مقدس است. انجام دادن آیینها نشاندهندهی تمایل هر یک از اعضا برای حفظ جمع است. زیرا آیین واسط رسیدن نیرو از طبیعت به جمع است و سبب بقای اجتماع میشود. چنین آیینهایی در ادیان هم با همین ویژگیها وجود دارند.
4. یک آیین با توجه به تغییرات در اجتماع تغییر میکند. چنین تغییر مستلزم تغییر در فکر یا اعتقادات است که میتواند تغییر در آیین را از حالت صوری تا زیربنایی موجب شود. به عنوان مثال تفاوت نماز خواندن سنیها و شیعیان هر چند صوریست ولی تفاوت در فکر هم در این مسئله تاثیر میگذارد.
تغییرات میتواند از خارج اعمال شود: تجارت، تجاوز و سیاحت هر کدام به نوبهی خود در طرز تفکر افراد مختلف و در نتیجه تغییر در رفتارهاشان تاثیر میگذارد. (به نظر من سوفسطاییان برای آتن غنیمتی بودند، آنها مردمی دنیادیده بودند که فرهنگهای مختلف را از نزدیک مشاهده کرده و به آتنیها گوشزد میکردند که قوانین شما که درست میپنداریدشان چیزی بیشتر از قرارداد نیستند) به عنوان مثال قرآن گذاشتن روی سفرهی هفت سین بخشی از این تغییرات است.
5. شاید مهمترین تغییری که میتوان در دورهی معاصر از آن نام برد دانش است، دانش زبان جدید انسان و طبیعت است. بنابراین طبیعیست که اعتقاد به زبان قدیمی از بین برود و کسی انتظار نداشته باشد که بلندترین سبزه در دوازده روز دلیل کاشت آن در سال جدید باشد (زمان هخامنشیان، در پاسارگاد، روی دوازده ستون، دوازده گیاه سبز میکردند و هر کدام رشد بیشتری داشت به عنوان گیاه کاشت سال انتخاب میشد و روز سیزدهم آن را به آب میانداختند) اما آیا واقعاً همهی این اعتقادها از بین رفته است؟
6. کششی که در آیینها وجود دارد، با دلیل و منطق و با سلاح علم نابود نمیشود. آیینها در ساختار خود از بازی سود میبرند، این همان وجهیست که میتواند بدون هیچ اعتقادی به قدرت اسرارآمیزشان، به حیات خود ادامه دهد و حتی با توجه به تعاریف جدید مفاهیم جدیدی بپذیرد. خانهتکانی در ایران باستان بر پایهی این اعتقاد بود که ارواح مردگان به دیدارشان میآیند (زیارت مردگان در شب جمعه هم ریشه در آیینهای ایرانی دارد) اما اکنون خانهتکانی را انجام میدهیم بدون در نظر گرفتن این اعتقاد و شاید هم برای چشم و همچشمیهای متداول.
7. بازی یک مجموعهی خود بسنده است که خودش میتواند دلیل خودش باشد. حتی اگر دیگر اعتقادی به گرفتن بیماریها و زردی توسط آتش اعتقاد نداشته باشیم، از روش میپریم زیرا لذت میبریم، از مهمانی هم همینطور، بازی شاد میکندمان و همین برای ما کافیست. البته این فرض برای کسانیست که کلاً اعتقاد خود را به این مراسم از دست دادهند وگرنه کسی که سبزه را واقعاً گره میزند تا بختش باز شود، هنوز با این زبان با طبیعت صحبت میکند.
8. شرایطی هم وجود دارد که باعث میشود از آیینها لذت نبریم: دید و بازدید ها و گفتگوهای تکراری؛ خوردن آجیل، شیرینی و چای و میوه به ترتیب روزی چند بار، عیدی دادن نه از روی علاقه که اجبار و پدیدهیی که رواج پیدا کرده: sms به صورت send to all. (در مورد آیین ازدواج هم خودم با موارد زیادی مشکل دارم که اصلاً از مراسمش خوشم نمیآید. شاید یکبار دربارهش بنویسم.)
9. قبل از بررسی این مورد باید به دو عامل مهم اشاره کنم که آیین نوروز با آن کنار نیامده: کمرنگ شدن ارتباطهای خانوادگی و سرعت.
بنا به روند زندگی مدرن، مردم امروز کمتر این قضیه را میپذیرند که صرف خویشاوندی، خانوادهها با هم ارتباط داشته باشند، ارتباطها بیشتر بر پایهی انتخاب شکل میگیرد، با این همه در عید بنا بر سنت نوروزی فک و فامیل و کسانی که شاید هیچ علاقهیی به دیدن هم ندارند، دید و بازدید میکنند. ممکن است بگویید این امر باعث ایجاد علاقه و محبت میشود و از این حرفها ولی من شدیداً مخالفم. این نوع طرز تفکر ریشه در نگاه قبیلهیی ما به دنیا دارد و دیدمان را محدود میکند. موجب بروز تعصبات میشود و اختلافهایی که به وجود میآید دامنهدار تر میشود. اگر دو نفر که با هم اختلاف دارند، همدیگر را نبینند هر دوشان راحتترند تا این که مجبور باشند در هر مهمانییی همدیگر را ببینند، مخصوصاً ماها که انتقادپذیر نیستیم. (بحثش واقعاً مفصل است)
چنین مراسمی برمیگردد به آهستگی دورانی که سیزده روز را کل کشور تعطیل بود و آب از آب تکان نمیخورد (چقدر هم ما از آن زمان تا حالا تغییر کردهیم). البته آنها داشتند به رتق و فتق زندگیشان با چنین مراسمی میپرداختند ولی طبق مفاهیم جدید کار، بیکاری حساب میشود. اما الان که تعطیلی سه چهار روز اول است، که برای بعضیها وجود ندارد، دید و بازدیدها به صورت قوز بالا قوز در میآید. فرد از سر کار برمیگردد، ده سری مهمان پشت هم میآیند خانهشان چون یک سنت است و نه تنها لذت نمیبرد، خدا خدا میکند که زودتر تمام شود و بتواند کپهی مرگش را زمین بگذارد.
10. وقتی کسی sms را برای همهی لیست موبایلش میفرستد، یعنی این که همه براش یکسان هستند و هیچ تفاوتی ندارد، در این حالت احساسی به وجود نمیآید زیرا احساس زمانی شکل میگیرد که دو نفر برای هم شخصیت منحصر به فرد یا حداقل متمایزی از دیگران باشند. هیچکس نمیتواند بگوید بین دو شیرینی یکسان یکی را بیشتر دوست دارد. او میتواند بگوید شیرینی را دوست دارد. مانند همین وضعیت فرد تبدیل به مفهوم میشود. مثل این که یک نفر به جای گفتن تو را دوست دارم بگوید من انسان را دوست دارم. یکی از نمودهای بارز سلطهی جامعه به فرد که منجر به حذف فردیت میشود و در چند نوشتهی قبل به آن اشاره کردم همین است: در این جا مهم رعایت آیین است و فرد مهم نیست. باید طبیعی باشد که مخاطب این را برنتابد و واکنش نشان دهد و به نظرم طبیعیترین واکنش جواب ندادن به چنین sms هایی است.
(مخابرات هم این را میداند که دم عید به جای کم کردن قیمت بالای sms آن را گران میکند)
بابا خیلی نوشتی ولی یه کپی می گیرم ازش که بعدا بخونم
بدنت برپا و استوار
سرت گرم و شاد
چشم هایت پر رویا و نگارین
مشامت نمناک و عطر آگین
دهانت خوش گوار و شیرین
گوش هایت پر نوا و آهنگین
نوروز مبارک ......
۳ سال هست که از این دید و بازدیدها دور افتادم فکر می کردم یه چیزایی تغییر کرده باشه چون خیلی چیزا عوض شده ٬دلم برای عید تنگ می شه ولی نه دید و بازدیداش ٬شاید باید بعضی چیزارو حالا به قول تو آیین هامون به روز کنیم.
1.خیلی از بازی استفاده میکنی یا شایدم بازی انقد پر کاربرده
2.خدا به خیر بگذرونه عروسیتو آقا نوید D:
.3 فیلم ازدواج به سبک ایرانیم (البته سانسور نشدشو ) بگیر ببین برات آموزنده س D: