این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید.
9. تکثیر مشابه هم نمیتواند راه مناسبی برای بقا باشد. جهش بعدی در تکامل به وجود آمدن قدرت تشخیص پدیدههای مفید و مضر است. باید این نکته را هم بپذیریم که در اکثر جانوران (انسان هم جزوشان است) واکنش اولیه عمدتاً پدیدهی جدید را خطرناک میخواند. بنابراین میتوان خطر را پر رنگتر از امنیت دانست. میتوان گفت ما در شرایط ناپایدار به سر میبریم و برای رسیدن به پایداری تلاش میکنیم و زندگی چیزی غیرِ این تلاش نیست.
حواس برای ردیابی (بهترین واژهیی که برای detection به ذهنم رسید) خطرها به وجود آمدند: چشم برای دیدن (دریافت امواج نوری)، گوش برای شنیدن (دریافت امواج مکانیکی صوت)، بینی برای دریافت بو، زبان برای چشیدن و پوست برای سنجیدن خصوصیات فیزیکییی که با تماس به دست میآیند.
حواس پدیدههایی را که باعث بقای بیشتر میشوند هم، شناسایی میکنند.
پ.ن. این حواس در تمام موجودات زنده به صورت یکجا وجود ندارد.
پ.ن.2. هر چه توانایی افراد در تفکر و ارزیابی بیشتر باشد، احساس اولیهی تهدید شکل اصلاح شدهتر و آگاهانهتری میگیرد و حتی ممکن است تا حد زیادی حذف شود. بعداْ درباره ش صحبت خواهیم کرد.