این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید.
20. گفتیم که تفکر میگوید پدیده چیست؟ یکی از مهمترین کارهای تفکر ساختن مفهوم است.
وقتی بچه بودیم کارتون پروفسور بالتازار من را به فکر فرو میبرد. میگفتم آیا چنین دستگاهی وجود دارد که بتواند برای هر مشکلی راهی پیدا کند؟ بعدها به استعارهی زیبای آن کارتون در انتقال مفهوم تفکر به کودکان پی بردم. آن دستگاه چیزی جز ذهن نیست و آن پروسه خود فکر کردن است و نتیجهی آن، مفهوم.
مفهوم عملی کاملاً اندیشمندانه است و از قسمت تفکر به وجود میآید و آنچه که نتیجهی پردازش غریزه است محسوس است. زمانی که میگویید گرمم است، غریزه وضع شما را از لحاظ حسی بررسی میکند و نتیجه را به صورت امری محسوس شکل میدهد، اما زمانی که میگویید گرما از منبع ساطع میشود که میتواند نوع ایجاد گرما متفاوت باشد و ...، در ذهنتان مفهومی از گرما شکل گرفته است.
همین جا میتوان به نکتهی مهمی اشاره کرد. زمانی که معلم به دانشآموز درس میدهد، یک سری اطلاعات وارد ذهن دانشآموز میشود، اگر روی این اطلاعات پردازش صورت نگیرد، به همان صورت ذخیره میشود که آن را حفظ کردن مینامیم و اگر پردازشی روی آن صورت بگیرد، میگوییم دانشآموز درس را فهمیده. در این حالت پاسخهای دانشآموز رنگ و بوی خودش را میگیرد چون از فیلتر ذهنش عبور کرده و تفاوت بین نظام آموزشی موفق و ناموفق در همین مولفه نمود پیدا میکند. در نوشتههای بعد دربارهی مفهوم بحث خواهیم کرد و آن را بسط میدهیم.