اوباما با لبخند صادقانه و چهره یی که امید به زندگی به تر، اعتماد به نفس و لبخند اندوهگین سیاه پوستان ازش ساطع می شود، احساس یک قربانی را به م می دهد.
پ.ن. امروز، شنبه، چهار روز بعد از این نوشته است که پی نوشت می نویسم. خبری خواندم مبنی بر این که افراد ناشناس اوباما را به مرگ تهدید می کنند. خواستید شما هم بخوانید.
یعنی تکرار کندی؟
شاید اما در حالت کلی برای من هر صورت تداعی کننده ی یک سری ویژگی هاست که ممکنه بالفعل هم نشه. صورت اوباما برای من به شدت مجسمه ها رو تداعی می کنه. لبخندش از نوع ابدیه و چشماش می درخشه و مجسمه ها برای من رابطه ی نزدیکی با مرگ دارن. این حس اصلاْ قابل تعمیم نیست یعنی نمی تونم بگم هر کس که این قیافه رو داره چنین حسی رو می ده یا هر کی که کشته شده قیافه ش چنین حسی رو به وجود می آره. در کل یه حسه و به تره بیش تر توضیح ندم که توضیح نمی تونه حسو برسونه.
احساس من میگه تغییر کردی/درسته یا من اشتباه میکنم؟
آره خیلی عوض شدم اما خودم راضی م.