بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۹ (برای وقت کشی موقع درس چه کارها که آدم نمی کند.)

صبح تصمیم گرفتم برای خودم نسکافه درست کنم. برای همین گذاشتم آب جوش بیاید. وقتی جوش آمد آب را تو لیوان ریختم و قوطی نسکافه را از کابینت بیرن آوردم. تصمیم گرفتم به جای ریختن با قاشق با تکان دادن قوطی دانه دانه نسکافه بریزم و تماشاشان کنم.

پنج شش دانه اول خیلی سریع حل شدند. -قانون انتشار ماده به دلیل اختلاف غلظت را که می دانید-. بعد یا قاشق آب را که ته رنگ قهوه ای گرفته بود هم زدم و ده دوازده دانه دیگر ریختم. دانه ها می چرخیدند و تحلیل می رفتند. دوتا از دانه ها به هم چسبیدند. همین طور می چرخیدند و تحلیل می رفتند و همدیگر را نگه داشته بودند. یک هو یکی شان چسبید به دیواره ی لیوان و دانه ی دیگر جدا  شد و آن قدر چرخید تا کاملاً محو شد.

بقیه ش را با قاشق ریختم.