بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۵۱ (شش ایماژ برای خداحافظی)

 

آسانسور این نوشته با سانسور هیئت ناظر وبلاگ مواجه شد. احتمالاْ تا سال بعد به ش مجوز داده می شه.

نظرات 5 + ارسال نظر
نانازی یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 10:47 ب.ظ http://ab5648li.blogsky.com

چقدر من از این بوسه های آسانسوری خوشم میاد !
راستی ! همه آسانسور ها دوربین مدار بسته دارن؟

الاخون دوشنبه 29 بهمن 1386 ساعت 04:50 ق.ظ

خیلی زیبا بود فقط می تونم همین و بگم.

الهه دوشنبه 29 بهمن 1386 ساعت 10:52 ق.ظ

" بر چهره زندگانی من
که هر شیار
از خاطره ایی جانکاه حکایتی میکند
آیدا
لبخند آمرزشی است "


مرسی از اینکه ...!

مهربانو سه‌شنبه 30 بهمن 1386 ساعت 11:53 ب.ظ http://baran-bahari52.blogfa.com

منم یاد بوسیدن تو آسانسور افتادم .. اونم رستوران رفتاری !!!)ولی چرا؟؟!!

الهه جمعه 3 اسفند 1386 ساعت 10:43 ق.ظ

حیف
چه بلاهایی که سر هم نمیاریم !!
عوضش من یه کپی از روش نوشتم البته با اجازه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد