بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۵۷ (کرانی به نام زمان)

"از کار تخیل پس از گذشت سال ها، چیزی بیش تر از یک مهمانی از مدافتاده باقی نمی ماند"

                                                       نقل به مضمون از سلین

 

پ.ن. این عکس در کافه ی گودو گرفته شده. فکر نکنم توضیح بیش تر بخواهد.

نظرات 4 + ارسال نظر
الاخون چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 08:33 ق.ظ

مثل آرامش بعد از طوفان میمونه(منظورم گفت و گوها و خندهاست)میشه گفت گه روز خوبی بود!

الهه چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 03:06 ب.ظ

7 لیوان مثه 7 دلاور ;) نه ؟
آخی نازی چه لیوانای کوچولویی
ولی قشنگیش میدونی به چیه آقا نوید؟
اینکه بدون نظم چینش خاص عکس گرفته شده مثه اون عکس که توی اون غار رفته بودی آدمای اون بالا میتونستن هر ژستی بگیرن که اگه هم این کارو می کردن ژست طبیعت قشنگتر می شد
(حالا این کاره خودته ؟ )

آره.

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 04:24 ب.ظ

دوباره سلام
گوش کن
On the road again
میبینی توی یکی دیگه از ترانه ها یی قبلا گذاشتی هم یه همچین عباراتی بود
موافقی آفا نوید با هم لپ خواننده این ترانه رو بکشیم؟ :) یه لپش ماله تو یکیش ماله من D:
فقط یواشا گنا داره طفلی

آدمک باران چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 08:06 ب.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

نه؛ عکس احتیاج به توضیح نداشت!
معلومه چایی شیرین با نون پنیر خوردید!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد