بطری های شناور در دریا
نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزایدبطری های شناور در دریا
نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزایدپیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- نوشته 402 (قصه های حکیمانه)
- نوشته 401 (سال 1390)
- نوشته 400 (self criticism)
- نوشته 399 (آرامش در حضور دیگران)
- نوشته 398 (باز هم پستی از Wendy's)
- نوشته 397 (copyright)
- نوشته 396 (دوباره مدرسه)
- نوشته 395 (یک یادداشت معمولی)
- نوشته 394 (...)
- نوشته 393 (...)
- نوشته 392 (...)
- نوشته 391 (زیسکیند نامه)
- نوشته 390 (معما از خودم)
- نوشته 389 (بخشی از یک شعر قدیمی)
- نوشته 388 (در ستایش انسان)
- نوشته 387 (...)
- نوشته 386 (...)
- نوشته 385 (...)
- نوشته 384 (بدون عنوان)
- نوشته 383 (جهان بینی از بین برج های دو قلو)
بایگانی
- خرداد 1390 1
- اسفند 1389 1
- آذر 1389 3
- آبان 1389 1
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 3
- مرداد 1389 4
- تیر 1389 3
- خرداد 1389 3
- اردیبهشت 1389 2
- فروردین 1389 5
- اسفند 1388 1
- بهمن 1388 1
- دی 1388 1
- آبان 1388 1
- شهریور 1388 2
- مرداد 1388 1
- تیر 1388 3
- خرداد 1388 1
- اردیبهشت 1388 2
- فروردین 1388 5
- اسفند 1387 5
- بهمن 1387 6
- دی 1387 4
- آذر 1387 5
- آبان 1387 5
- مهر 1387 5
- شهریور 1387 10
- مرداد 1387 15
- تیر 1387 10
- خرداد 1387 5
- اردیبهشت 1387 9
- فروردین 1387 15
- اسفند 1386 12
- بهمن 1386 6
- دی 1386 9
- آذر 1386 13
- آبان 1386 7
- مهر 1386 11
- شهریور 1386 14
- مرداد 1386 16
- تیر 1386 31
- خرداد 1386 31
- اردیبهشت 1386 28
- فروردین 1386 8
- اسفند 1385 13
- بهمن 1385 11
- دی 1385 13
- آذر 1385 15
- آبان 1385 23
- مهر 1385 1
آمار : 258178 بازدید
Powered by Blogsky
نوشته ۲۷۴ (یادت می آید؟)
- تو خیلی درگیر مفهوم هایی و از واقعیت دور شدی.
- می دونم ولی اصلاْ واقعیت چی هست؟
- نیازهای اولیه.
نوید
پنج‌شنبه 22 فروردین 1387 ساعت 12:38 ب.ظ
ها. راست گفته. یا گفته بوده. یا گفته شده بود.
واقعیت؟! نیازهای اولیه؟! نمی دونم!
راستی نه عکس این پست نه عکس دو پست پیش برای من قابل رویت نشد!
نوشته ی ۲۷۱ هم جالبه! نگران بقیه ی آدما نباش هرکس تجربه ی خودش را میکنه توی زندگی! و بستگی به هوشیاری خودشون داره...
راست میگی اما که چی؟
نیازهای اولیه من سالهاست که برآورده شده و دغدغه اونها بالکل جاشو تو ذهن من از دست داده.
توآم داری به زبون بی زبونی میگی درد بی دردی گرفتم؟؟ نه!
دیگه درد نان ندارم همین!
:)
واقعیت اونی بود که امروز خووندم :
یه دانشجوی دانشکده علوم پزشکی تهران در بازداشتگاه خود کشی کرد
به خاطر چی؟؟
به خاطر اینکه منکرات( این ستاد عزیز و مثمر ثمر) این دختر جوونو 3 روز در بازداشت نگه داشته
یه دختر جوونه دیگه بخاطر قبول نشدن تو کنکور خودکشی میکنه یه پزشک به خاطر بیکاری خودکشی میکنه
اینا تازه سه نمونه از واقعیت بود
واقعیت ها وقتی آشکار می شن که نیازهای اولیه تامین شده باشه ٬ فکر می کنم نمیشه ازش فرار کرد دیگه ..