بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۶۸ (خانه تکانی)

 

1. آیین­ چیست؟ زمانی که می­گوییم آیین باستانی نوروز، آیین دیونیزوس و آیین­های دیگر چه ویژگی­های مشترکی دارند که همه را با یک عبارت تعریف می­کنیم. اولین ویژگی شاید این باشد که همه­شان مجموعه­یی از کنش­ها هستند اما صرفاً این ویژگی جامع و مانع نیست. دومین ویژگی که شاید آیین را تا حدی واضح­تر بنمایاند این است که بر پایه­ی اعتقاداتی شکل گرفته­ند که در جامعه­یی وجود داشته. با این حال کارکرد آیین هنوز در این تعریف گنجانده نشده. در آخرین بخش می­توانیم بگوییم که زبان ارتباط انسان و طبیعت (فیزیک و متافیزیک) می­باشند.

2. طبق تعریف بالا، آیین­ها یک­جور زبان هستند و از طرف دیگر زبانی جمعی (قبیله، روستا، امت، ملت و ...). در این زبان از نشانه­هایی استفاده می­شود که خاصیت نمادین دارند و به وجود آورندگان آیین­ها چنین قراردادهایی (و به دنبال­ش نمادهایی) را وضع کرده­ند. از دید به وجود آورندگان این آیین­ها هر حرکتی نمادی از یک بخش رابطه است. خانه­تکانی، قاشق­زنی، چهارشنبه­سوری، سفره­ی هفت­سین، عیدی دادن، دید و بازدید و سیزده­به­در و .....

3. از آن­جا که آیین زبان جمعی­ست برای همه و به نسبت اعتقاد محترم تا مقدس است. انجام دادن آیین­ها نشان­دهنده­ی تمایل هر یک از اعضا برای حفظ جمع است. زیرا آیین واسط رسیدن نیرو از طبیعت به جمع است و سبب بقای اجتماع می­شود. چنین آیین­هایی در ادیان هم با همین ویژگی­ها وجود دارند.

4. یک آیین با توجه به تغییرات در اجتماع تغییر می­کند. چنین تغییر مستلزم تغییر در فکر یا اعتقادات است که می­تواند تغییر در آیین را از حالت صوری تا زیربنایی موجب شود. به عنوان مثال تفاوت نماز خواندن سنی­ها و شیعیان هر چند صوری­ست ولی تفاوت در فکر هم در این مسئله تاثیر می­گذارد.

تغییرات می­تواند از خارج اعمال شود: تجارت، تجاوز و سیاحت هر کدام به نوبه­ی خود در طرز تفکر افراد مختلف و در نتیجه تغییر در رفتارهاشان تاثیر می­گذارد. (به نظر من سوفسطاییان برای آتن غنیمتی بودند، آن­ها مردمی دنیادیده بودند که فرهنگ­های مختلف را از نزدیک مشاهده کرده و به آتنی­ها گوشزد می­کردند که قوانین شما که درست می­پنداریدشان چیزی بیش­تر از قرارداد نیستند) به عنوان مثال قرآن گذاشتن روی سفره­ی هفت سین بخشی از این تغییرات است.

 

5. شاید مهم­ترین تغییری که می­توان در دوره­ی معاصر از آن نام برد دانش است، دانش زبان جدید انسان و طبیعت است. بنابراین طبیعی­ست که اعتقاد به زبان قدیمی از بین برود و کسی انتظار نداشته باشد که بلندترین سبزه در دوازده روز دلیل کاشت آن در سال جدید باشد (زمان هخامنشیان، در پاسارگاد، روی دوازده ستون، دوازده گیاه سبز می­کردند و هر کدام رشد بیش­تری داشت به عنوان گیاه کاشت سال انتخاب می­شد و روز سیزدهم آن را به آب می­انداختند) اما آیا واقعاً همه­ی این اعتقادها از بین رفته است؟

6. کششی که در آیین­ها وجود دارد، با دلیل و منطق و با سلاح علم نابود نمی­شود. آیین­ها در ساختار خود از بازی سود می­برند، این همان وجهی­ست که می­تواند بدون هیچ اعتقادی به قدرت اسرارآمیزشان، به حیات خود ادامه دهد و حتی با توجه به تعاریف جدید مفاهیم جدیدی بپذیرد. خانه­تکانی در ایران باستان بر پایه­ی این اعتقاد بود که ارواح مردگان به دیدارشان می­آیند (زیارت مردگان در شب جمعه هم ریشه در آیین­های ایرانی دارد) اما اکنون خانه­تکانی را انجام می­دهیم بدون در نظر گرفتن این اعتقاد و شاید هم برای چشم و هم­چشمی­های متداول.

7. بازی یک مجموعه­ی خود بسنده است که خودش می­تواند دلیل خودش باشد. حتی اگر دیگر اعتقادی به گرفتن بیماری­ها و زردی توسط آتش اعتقاد نداشته باشیم، از روش می­پریم زیرا لذت می­بریم، از مهمانی هم همین­طور، بازی شاد می­کندمان و همین برای ما کافی­ست. البته این فرض برای کسانی­ست که کلاً اعتقاد خود را به این مراسم از دست داده­ند وگرنه کسی که سبزه را واقعاً گره می­زند تا بخت­ش باز شود، هنوز با این زبان با طبیعت صحبت می­کند.

8. شرایطی هم وجود دارد که باعث می­شود از آیین­­ها لذت نبریم: دید و بازدید ها و گفتگوهای تکراری؛ خوردن آجیل، شیرینی و چای و میوه به ترتیب روزی چند بار، عیدی دادن نه از روی علاقه که اجبار و پدیده­یی که رواج پیدا کرده: sms به صورت send to all. (در مورد آیین ازدواج هم خودم با موارد زیادی مشکل دارم که اصلاً از مراسم­ش خوش­م نمی­آید. شاید یک­بار درباره­ش بنویسم.)

9. قبل از بررسی این مورد باید به دو عامل مهم اشاره کنم که آیین نوروز با آن کنار نیامده: کم­رنگ شدن ارتباط­های خانوادگی و سرعت.

بنا به روند زندگی مدرن، مردم امروز کم­تر این قضیه را می­پذیرند که صرف خویشاوندی، خانواده­ها با هم ارتباط داشته باشند، ارتباط­ها بیش­تر بر پایه­ی انتخاب شکل می­گیرد، با این همه در عید بنا بر سنت نوروزی فک و فامیل و کسانی که شاید هیچ علاقه­یی به دیدن هم ندارند، دید و بازدید می­کنند. ممکن است بگویید این امر باعث ایجاد علاقه و محبت می­شود و از این حرف­ها ولی من شدیداً مخالف­م. این نوع طرز تفکر ریشه در نگاه قبیله­یی ما به دنیا دارد و دیدمان را محدود می­کند. موجب بروز تعصبات می­شود و اختلاف­هایی که به وجود می­آید دامنه­دار تر می­شود. اگر دو نفر که با هم اختلاف دارند، همدیگر را نبینند هر دوشان راحت­ترند تا این که مجبور باشند در هر مهمانی­یی همدیگر را ببینند، مخصوصاً ماها که انتقادپذیر نیستیم. (بحث­ش واقعاً مفصل است)

چنین مراسمی برمی­گردد به آهستگی دورانی که سیزده روز را کل کشور تعطیل بود و آب از آب تکان نمی­خورد (چقدر هم ما از آن زمان تا حالا تغییر کرده­یم). البته آن­ها داشتند به رتق و فتق زندگی­شان با چنین مراسمی می­پرداختند ولی طبق مفاهیم جدید کار، بی­کاری حساب می­شود. اما الان که تعطیلی سه چهار روز اول است، که برای بعضی­ها وجود ندارد، دید و بازدیدها به صورت قوز بالا قوز در می­آید. فرد از سر کار برمی­گردد، ده سری مهمان پشت هم می­آیند خانه­شان چون یک سنت است و نه تنها لذت نمی­برد، خدا خدا می­کند که زودتر تمام شود و بتواند کپه­ی مرگ­ش را زمین بگذارد.

10. وقتی کسی sms را برای همه­ی لیست موبایل­ش می­فرستد، یعنی این که همه براش یک­سان هستند و هیچ تفاوتی ندارد، در این حالت احساسی به وجود نمی­آید زیرا احساس زمانی شکل می­گیرد که دو نفر برای هم شخصیت منحصر به فرد یا حداقل متمایزی از دیگران باشند. هیچ­کس نمی­تواند بگوید بین دو شیرینی یک­سان یکی را بیش­تر دوست دارد. او می­تواند بگوید شیرینی را دوست دارد. مانند همین وضعیت فرد تبدیل به مفهوم می­شود. مثل این که یک نفر به جای گفتن تو را دوست دارم بگوید من انسان را دوست دارم. یکی از نمودهای بارز سلطه­ی جامعه به فرد که منجر به حذف فردیت می­شود و در چند نوشته­ی قبل به آن اشاره کردم همین است: در این جا مهم رعایت آیین است و فرد مهم نیست. باید طبیعی باشد که مخاطب این را برنتابد و واکنش نشان دهد و به نظرم طبیعی­ترین واکنش جواب ندادن به چنین sms هایی است.

(مخابرات هم این را می­داند که دم عید به جای کم کردن قیمت بالای sms آن را گران می­کند)