بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۲۶۷ (civil war song)

 

این آهنگ از Shel Silverstein را برای تشکر از  آدمک باران تو وبلاگ م گذاشتم به خاطر لطفی که به من کرد و تو وبلاگ ش درباره ی نگارگری مطالب آموزنده یی گذاشت که در ارتباط با نوشته م بود و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم. تا جایی که یادم است شل را خیلی دوست دارد.

شل را در ایران خیلی ها (از قشر اهل مطالعه) می شناسند ولی شاید صداش را کم تر شنیده باشند. گرانت و لی دو ژنرال بزرگ جنگ های داخلی بودند و رنگ آبی و خاکستری هم رنگ لباس های ارتش جنوبی ها و شمالی ها بود.

One brother wore blue
One brother wore gray
One brother went
One brother stayed
One brother's here
One brother's there
Oh, where shall I fight
Oh, what shall I wear

I'm gonna wear my tight blue pants
And my gray sport jacket
And stay at home with the girls
Now, now, now
I don't want to get to Gettysburg
No, no, no, no
I got a protest sign
And a bottle of wine
And my baby and I are gonna
Go, go, go, go
Now, Grant and Lee
Don't mean nothin' to me
And fightin's nothin' but a bore
I'll wear my tight blue pants
And my gray sport jacket
And to hell with the Civil War