بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته 356 (در ستایش دیوانگی)

 

نمی دانم چرا امروز، بی هیچ دلیلی، یاد اعتراف تکان دهنده ی مادرم افتادم که پس از ده سال تلاش برای این که من را به راه راست متمایل کند، پانزده سال قبل ش هم داشت این راه را نشان م می داد، به کی بود نمی دانم، گفت: "یک شاعر همیشه شاعره." 

نظرات 3 + ارسال نظر
الاخون پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 09:46 ق.ظ

مگه چه عیبی داره؟؟؟

سعید شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 02:45 ب.ظ http://woodyallen.blogfa.com

در مورد تو که راست می گفت.
اما ...من که خیلی وقته چیز جدیدی ازت ندیدم رفیق.
غرق نشی رفیق

الاخون دوشنبه 26 اسفند 1387 ساعت 10:43 ق.ظ

بهت تبریک می گم فارق التحصیلیت و دفاع فوق العادت و عشق من.شاعر من ...

امروز این بیت شعرو هی می خوندم و برام معنی دیگه یی داشت:
بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمی شود
نمی دونم چرا این طوری نوشتم ش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد