بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

بطری های شناور در دریا

نه، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره یی تاب نیاورد از آن که خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صدچندان بر زشتی آنها می افزاید

نوشته ۵۷ (تصویری در شب)

مرد می رود و چراغ ها سوسو می زنند در بندر

مرد پشت سرش در را می بندد و

               تن زن گرم اندیشه هاست.

انتهای راه، راه است

با همین فکر پا می گذارد در راه، تنها.