-
نوشته ۳۱۲ (مقایسه، معیار، یکا)
جمعه 18 مرداد 1387 18:54
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 12. در نوشتهی قبل دربارهی یک بعدی بودن مقایسه صحبت کردیم و دیدیم که بعد مورد قیاس باید مشخص باشد، نمیتوان دو پدیده را مقایسه کرد بدون در نظر گرفتن عامل مقایسه. به جز این مبحث مهم دیگری در مقایسه وجود دارد و آن مبنا و...
-
نوشته ۳۱۱ (مقایسه ۲)
چهارشنبه 16 مرداد 1387 15:34
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 11. هر چند که مقایسه یکی از مهمترین کارهاییست که مغز برای پردازش انجام میدهد اما نسبت دادنش به تمام اعمال مغز نوعی ساده سازی دور کننده از واقعیت را به دنبال دارد. در این بخش دربارهی مقایسه بحث خواهیم کرد. فرض کنید...
-
نوشته ۳۱۰ (مقایسه)
دوشنبه 14 مرداد 1387 09:05
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 10. مغز مرکز پردازش پیامهاست. کارکرد مغز آنقدر پیچیده است که نمیتوان با توجه به شرایط واقعی همهی جوانبش را بررسی کرد اما میتوان مدل رفتاری سادهشدهیی برای درک بهتر در نظر گرفت. چطور یک مغز میتواند بگوید فلان...
-
نوشته ۳۰۹ (حواس)
جمعه 11 مرداد 1387 11:57
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 9. تکثیر مشابه هم نمیتواند راه مناسبی برای بقا باشد. جهش بعدی در تکامل به وجود آمدن قدرت تشخیص پدیدههای مفید و مضر است. باید این نکته را هم بپذیریم که در اکثر جانوران (انسان هم جزوشان است) واکنش اولیه عمدتاً پدیدهی...
-
نوشته ۳۰۸ (سلول، سیستم، بقا)
چهارشنبه 9 مرداد 1387 09:54
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 8. باکتریها، اولین موجودات زنده و تک سلولی بودند که راهی برای بقا پیدا کردند. یک سلول، سیستمی از اعضای مختلف است که هر کدام وظیفهیی دارند و تمامشان داخل پوستهیی به نام غشا قرار دارند که در مقابل خطرات (به نوعی...
-
نوشته ۳۰۷ (نیرو)
دوشنبه 7 مرداد 1387 09:07
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 7. تا به حال دربارهی تغییر زیاد صحبت کردیم، اما در مورد عامل تغییر صحبتی به میان نیامد: نیرو. هر جا تغییری به وجود بیاید، نیرویی باعث آن شده و اگر پدیدهیی، پدیدهی دیگر را تغییر بدهد از نیرو استفاده کرده....
-
نوشته ۳۰۶ (هم زیستی و جنگ)
یکشنبه 6 مرداد 1387 10:17
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 6. اگر تغییری که پدیده به وجود میآورد در راستای بقای پدیدهی دیگر باشد، دومی تلاش میکند که آن را حفظ کند، پس باید بقای پدیدهی اول را تامین کند، به چنین فرایندی همزیستی گفته میشود، به...
-
نوشته ۳۰۵ (جهان دوقطبی)
جمعه 4 مرداد 1387 10:09
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 5. با توجه به اصل بقا میتوان در قبال هر پدیده، پدیدههای دیگر را در دو گروه طبقهبندی کرد: پدیدههایی که در جهت رسیدن به بقا کمک میکنند و پدیدههایی که در رسیدن به ناپایداری موثرند که میتوان این دو دسته را خوب و بد،...
-
نوشته ۳۰۴ (اصل بقا)
چهارشنبه 2 مرداد 1387 14:47
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 4. در دل روابط بین پدیدهها میتوان مفهومی را استنتاج کرد که در جهتگیری ذهنی نسبت به رفتار پدیدهها در قبال هم موثر است. اصل پایداری: هر پدیدهیی اگر در شرایط پایدار باشد، در مقابل عواملی که باعث...
-
نوشته ۳۰۳ (رابطه)
سهشنبه 1 مرداد 1387 17:09
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 3. در جهان پدیدههای متنوع و نامحدودی وجود دارد، که با هم ارتباط دارند. اگر بخواهیم رابطه را تعریف کنیم میشود گفت هرگاه پدیدهیی روی پدیدهی دیگر تاثیر بگذارد (تغییری به وجود بیاورد)، با پدیدهی...
-
نوشته ۳۰۲ (تغییر و محدودیت های ذهنی و زبانی)
دوشنبه 31 تیر 1387 10:11
این نوشته ها به صورت مسلسل و با شماره مشخص شده ند. برای خواندن مطالب قبل به همین موضوع مراجعه کنید. 2. در بحث زبانی، به دلیل محدودیتها، تغییرها بر اساس نیاز معرفی و طبقهبندی میشوند. میتوان گفت در نامگذاری ابعاد مورد نظرمان پررنگتر میشوند و به سایر ابعاد توجهی نمیکنیم. زمانی که...
-
نوشته ۳۰۱ (تغییر)
یکشنبه 30 تیر 1387 11:05
1. مهمترین ویژگی جهان چیست؟ میتوان جهان را سیستمی در نظر گرفت که در حرکت مدام است که در کوچکترین تا بزرگترین پدیدهها میتوان مشاهده میکرد. مفهوم عامتری که از دل حرکت به دست میآید تغییر است: هرگاه A ð A' . در تعریف فوق فلش نشانگر تغییر است، A وضعیت پدیده قبل از تغییر و...
-
نوشته ۳۰۰ (فقط همین)
پنجشنبه 27 تیر 1387 22:33
... رفت . . .
-
نوشته ۲۹۹ (درخشش)
شنبه 22 تیر 1387 08:29
-
نوشته ۲۹۸ (چرخیدن دور مداری دیگر)
پنجشنبه 20 تیر 1387 08:25
شاید باورتان نشود که هفتهی پیش سر چهارراه ولیعصر خودم را دیدم. از اتوبوس پیاده شدم و داشتم پیاده رو را بالا میرفتم که صدایی را شنیدم که با لحن کشدار و آهسته میگفت امام حسین. با خودم فکر کردم این صدا را کجا شنیدم و چقدر آشناست. سرم را بلند کردم: خودم بودم، کوچکترین تفاوتی که به چشم برسد نبود، همان...
-
نوشته ۲۹۷ (پارک صدف)
دوشنبه 17 تیر 1387 09:17
-
نوشته ۲۹۶ (...)
چهارشنبه 12 تیر 1387 23:42
-
نوشته ۲۹۵ (the music played)
دوشنبه 10 تیر 1387 22:54
کاری از Matt Monro An angry silence lay where love had been And in your eyes a look I'd never seen If I had found the words you might have stayed But as I turned to speak, the music played As lovers danced their way around the floor I sat and watched you walk towards the door I heard a friend of yours suggest you...
-
نوشته ۲۹۴ (از مجموعه ی اعترافات)
شنبه 8 تیر 1387 22:17
امروز تمام کارهایی که تو برنامه م نوشتم انجام دادم. بعد هم رفتم خیابان و سه ساعت پیاده روی و آهنگ هایی که دوست داشتم گوش دادم، فکر می کردم امروز نمره ی کیفیت زندگی م بالای ۸۰ باشد اما حالا که نشسته م تو اتاق دچار حسی شده م که مدتی ست من را گرفته، توی دنیا نیستم: دنیا دور سرم می چرخد یا من دور هیچ می چرخم.
-
نوشته ۲۹۳ (بعد می خواهید افسرده هم نشوید؟)
یکشنبه 2 تیر 1387 10:12
خیلی فرق است بین مشتق اول و دوم، همان قدر که بین الاغ و بنز. پ.ن. حالا خوب است فرض کرده م که هر دو در جهت مثبت می روند.
-
نوشته ۲۹۲ (ذره های آخر دلبستگی)
پنجشنبه 30 خرداد 1387 08:18
توپ سفید با سرعت به طرف م آمد و ضربه یی به م زد... دارم می روم تو سوراخ گوشه ی میز ...
-
نوشته ۲۹۱ (thrill is gone)
دوشنبه 27 خرداد 1387 14:22
کاری از B.B.King The thrill is gone The thrill is gone away The thrill is gone baby The thrill is gone away You know you done me wrong baby And you'll be sorry someday The thrill is gone It's gone away from me The thrill is gone baby The thrill is gone away from me Although I'll still live on But so lonely I'll be The...
-
نوشته ۲۹۰ (پرسه زدن)
جمعه 17 خرداد 1387 16:14
1. اگر موسیقی را هنری میدانیم که از راه شنوایی و به صورت مجرد بر ما تاثیر میگذارد (و فراگیرترین هنر است)، میتوانیم یک غذا را اثری هنری بدانیم که از راه چشایی بر ما تاثیر میگذارد. شاید به دلیل تکثیر و استفاده از الگویی از پیش تعیین شده باشد که آشپزی را بیشتر به یک حرفه شبیه میکند، با این...
-
نوشته ۲۸۹ (هیدرا)
دوشنبه 6 خرداد 1387 16:01
با حماقت به طور مستقیم رو به رو شدن، باید از جنس حماقت باشد که قدرت ش را زیادتر می کند.
-
نوشته ۲۸۸ (...)
جمعه 3 خرداد 1387 07:58
- هیس... - .....
-
نوشته ۲۸۷ (ما قهرمانیم)
شنبه 28 اردیبهشت 1387 23:18
1. اعصابم خرد بود وقتی از خانهی محمدرضا آمدم بیرون. سی تا سوال بهش دادم ده درصدش را جواب داد و وقتی به مادرش گفتم اصلاً از این وضع راضی نیستم، میگوید: "من تا صد سال دیگه هم نمیتونم این سوالا رو جواب بدم ولی سوالای معلممونو ده دقیقهیی جواب میدم." بهش گفتم: "برای این که صد تا...
-
نوشته ۲۸۶ (دیدها)
پنجشنبه 26 اردیبهشت 1387 08:36
- همین بود؟ - آره... دیگه بهتره برم.
-
نوشته ۲۸۵ (حوض نقاشی)
یکشنبه 22 اردیبهشت 1387 22:32
از آهنگ هایی که تا حالا تو وبلاگ م گذاشتم می شود حدس زد که زیاد ترانه های فارسی گوش نمی دهم. با موسیقی سنتی هم میانه یی ندارم: البته با کلام ش. دوست هام خیلی سعی کرده ند که میان مان آشتی یا مفاهمه یی برقرار کنند و آلبوم های مختلفی به م معرفی کرده ند که هیچ کدام شان افاقه نکرده. محسن خان نامجو هم سعی کرد که چندان موفق...
-
نوشته ۲۸۴ (زندگی معجزه است)
جمعه 20 اردیبهشت 1387 08:27
- عشق مثل یک داروئه .... فقط باید بدونی کی ازش استفاده کنی.
-
نوشته ۲۸۳ (شعری برای روزهای از دست رفته)
سهشنبه 17 اردیبهشت 1387 10:46
هر چه فکر میکنم کدام شعر بود و کدام روز که دستهات روی میز بود و چشمهات توی قاب هر چه فکر میکنم کدام شب بود و کدام قایق که گونههات گر گرفته بود و پاهات توی آب هر چه فکر میکنم کدام حال بود و کدام حلول که لبخندت با خیالم بر خورد و دلتنگیت به روزمرگی هر چه فکر میکنم ...... m m...